در حدود چند ماه باقی مانده به«پیروزی انقلاب اسلامی» سازمان امنیتی «CIA» آمریکا طی گزارشی اعلام می کند:«ایران «جزیره ثبات» است و حکومت«محمدرضا پهلوی» ادامه خواهد داشت». اما همان زمان «امام خمینیره »اعلام کردند:«این انقلاب قطعاً پیروز خواهد شد»؛ و در نهایت بعد از چند ماه بر خلاف گزارش«CIA» «انقلاب اسلامی ایران» پیروز شد.
با شروع جنگ تحمیلی که«صدام» به پشتوانه کشورهای مختلف به ایران حمله کرد عده ای گفتند:«دیگر کار ما تمام شد و کشور و انقلاب از بین رفت» و در حالی که آن موقع سکان کشور را امام در دست گرفته بودند و فرمودند:«اتفاقاً ما در این جنگ پیروز می شویم» و پیروز شدیم.بعد از جنگ هم عده ای طی بیانیه هایی اعلام میکردند که این جنگ جز خونریزی،آسیب و تلفات چیزی برای ما نداشته است در حالی که امام اعلام کردند:«این جنگ درهای آسمان را به کشور ما باز کرد.ما در این جنگ رشد کردیم، پیشرفت کردیم و انقلابمان را صادر کردیم.این جنگ منشأ برکات بسیار زیادی برای کشور ما خواهد شد».
از ابتدای انقلاب هرزمان اتفاقی می افتاد و حمله و حرکتی از جانب دشمنان ما انجام می شد عده ای گفتند:«دیگر کار ما تمام شده و باید کشور را تحویل دهیم» در حالی که رهبران انقلاب؛[امام در ابتدای انقلاب و رهبری در ادامه] اعلام می کردند:«اصلاً نگران نباشید هیچ اتفاقی برای این انقلاب نمی افتد و ما با قدرت انقلاب را ادامه خواهیم داد و این انقلاب باقی خواهد ماند». عده ای بیان میکردند که«تمامِ توانایی ما حتی به اندازه ساختن آفتابه هم نیست» در حالی که الان می بینیم ما در حوزه های مختلف پیشرفت هایی کرده ایم؛ البته آسیب هایی هم دیده ایم و عقب ماندگی هایی هم داریم ولی این پیشرفت ها نشان می دهد که بر خلاف نظر آنهایی که اعتقاد داشتند«ما هیچ چیز نمی توانیم تولید کنیم» «تولیداتی» داشته ایم که دقیقاً در همان ها، «نقطه درگیری» ما با «تمدن غرب» شده است. در فتنه ها و آشوب های مختلف غربی ها با تمام برنامه ریزی های مختلف و هزینه های زیادی که انجام می دادند در نهایت می دیدند آن اتفاقی که میخواستند رقم نمیخورد.به طور مثال بیان میکردند:«ما فردا در تهران ناهار می خوریم؛ اما شش ماه وحتی یک سال از مسئله می گذشت وخبری نبود و «مردم» هم صف خود را از اغتشاشگران و جلودارانی که از آنها پول می گرفتند تا در ایران فعالیت کنند جدا می کردند.
این تفاوت نگاه ها و این تفاوت دیدن میدان و این، تفاوت تصمیم گیری ها و تفاوت درک از اتفاقاتی که در صحنه«اجتماع» و «کشور» و«جهان بین الملل»وجود دارد از کجا نشأت می گیرد؟! چطور باعث میشود از یک صحنه و یک داده مشخص «دو فرد»،«دو گروه»، «دو جریان» دو برداشت مختلف کنند[یک نفر جنگ را شکست خورده بداند و یک نفر جنگ را منشأ برکات،یک نفر بگوید انقلاب اسلامی شکست خواهد خورد و یک نفر بگوید انقلاب اسلامی شکست خوردنی نیست.،یک نفر بگوید ما هیچ چیز نمی توانیم تولید کنیم یک نفر بگوید اتفاقا ما همه چیز را می توانیم تولید کنیم و سرشار از استعداد هستیم. اینها همه در یک مسئله با نام «نظام محاسباتی» خلاصه می شود .
نظام محاسباتی چیست؟
هر انسان بر اساس یک سری «گزاره» که در ذهنش دارد «تصمیم گیری» می کند و بر اساس«ارزش گذاری»ها و تقدم و تأخر و رتبه بندی که نسبت به آنها قائل شده است صحنه را می بیند و بر اساس آن هاست که درک میکند،حرف می زند و تصمیم میگیرد.«نظام محاسباتی» یعنی در ذهن شما چه چیزی«ارزشمند ترین» و چه چیزی «بی ارزش ترین» است. به چه چیزهایی تکیه می کند و به چه چیزهایی کمتر ارزش می دهد. این گزاره ها یک«مجموعه نظام واره»هم در نسبت با هم دارند؛یعنی باید معلوم باشد ارزشی که من به«گزاره الف» می دهم چقدر بیشتر از ارزش گذاری به«گذاره ب» هست؟ اثرگذاری«گزاره ب» روی«گزاره الف» به چه میزان است؟ اگر من به«الف» بیشتر توجه کنم ب را هم کسب خواهم کرد؟ یا برعکس. «ندیدن و دیدن» خیلی از موارد در صحنه و فضای جامعه به«نظام محاسباتی» و«نظام ارزشی» ذهن ما مربوط می شود.
در دوران ما دو «نظام محاسباتی«الهی»و«مادی» وجود دارد. نظام محاسباتی الهی می گوید:«مردمی که برای خدا قیام کردند بنبست ندارند. این مردم همواره در حال پیشرفت هستند. دچار مشکل هم خواهند شد و به خاطر مشکلات اعتراض هم خواهند کرد ولی در دوگانه اعتراض به مشکلات، ریشه به تیشه«عقاید»، «ایمان» و«قیام» خود نمی زنند و قطعاً دست از مشکلات بر می دارند و مشکلات را به گونهای حل میکنند که ضرری به آن «ریشه ها»،«ایمان» و«دین» و«نظام» شان وارد نشود. در نقطه مقابل«نظام محاسباتی مادی» وجود دارد که می گوید:«اگر اقتصادی کشوری به هم ریخته شود و ما فشار اقتصادی بیاوریم، مردم دست از آن«نظام»، «دین و ایمان» ، « انقلاب و شهدای خود» دست می کشند و از آن نظام بر می گردندو ما می توانیم روی آن سرمایه گذاری کنیم». با همین نگاه پروژه ای به اسم «فشار اقتصادی حداکثری» راه میاندازند و در نهایت تعجب میکنند که چرا «مردم ایران» دست از نظام خود بر نداشته و این نظام فرو نریخته است.
و ما خودمان اعلام میکنیم« شکست فشار حداکثریِ اغتشاشات اخیر، یکی از سوالات کسانی می باشد که در این مسئله دست داشتند.آنها می پرسند: با فشاری که در این مسئله آوردیم و با این«هجمه رسانهای» که به فضای جمهوری اسلامی در مورد«حجاب اجباری»وارد کردیم، جمهوری اسلامی کمی به خاطر التهابات شل گرفت و مردم هم کمی عقب کشیدند و فضا کمی برای خواسته ما یعنی بی حجابی باز شد؛ اما سوال این است که چرا مردم کامل بی حجاب نشدند؟! عده بسیار بسیار کمی این اتفاق را رقم میزنند ولی«اکثریت جامعه» حتی همین «بد حجاب ها» هم«بی حجاب نشدند». این نشان میدهد که نظام محاسباتی متفاوت است. نظام محاسباتی غربی فکر میکند که اگر انسانی دچار مشکل اقتصادی شد و از طریق رسانه هم به او فشار آورده شود به راحتی دست از عقایدش می کشد در صورتی که مردمی که قیام کردند بر اساس نظام محاسباتی الهی به همین راحتی دست از قیام خود نمی کشند.
به طور کلی «پیروزی انقلاب اسلامی ایران»، «ادامه آن»، «رفع مشکلاتش و برخورد با مشکلات و حل کردن آنها»،و«پیشرفتش»، همه بر اساس نظام محاسباتی مادی قابلیت توجیه ندارد و بر اساس نظام محاسباتی الهی پیشرفت می کند. در نظام محاسباتی الهی معیارها و گزاره های ارزشمندی وجود دارد که باعث میشود شما در صحنه، در جامعه، در میدان و در ملت چیزهایی را ببینید و بر روی آنها تاکید ،استفاده و حرکت کنید؛ در حالی که نظام محاسباتی مادی اصلا آنها را نمی بیند،درک نمی کند و به خاطر همین در مواجهه با شما خیلی از رفتارهایی را نشان میدهد که منتظر پاسخ است اما پاسخ و نتیجه ای از کارها دریافت نمی کند و در نهایت شما «برنده» آن میدان هستید چون نظام محاسباتی الهی هم نظام محاسباتی مادی را درک میکند و هم علاوه بر آن نظام محاسباتی الهی را هم دارد و از این قواعد استفاده می کند.اگر نظام محاسباتی الهی، نظام محاسباتی توحیدی، نظام محاسباتی دینی و اسلامی در ذهن ما نصب نشده باشد برخی چیزها در ذهن ما ارزشمند تر شده و برخی چیزها ارزشش کم می شود و در نهایت صحنه جامعه را درست ندیده و درست درک نمیکنیم و درست هم توصیه و رفتار نمی کنیم.
یکی از کارهایی که دشمن روی ذهن «مردم و مسئولین» ما انجام داده،این است که تلاش کند نظام محاسباتی ما را تغییر دهد. اگر نظام محاسباتی ما عوض شود بر اساس آن نظام محاسباتی تصمیم گرفته و رفتار میکنیم. «این خطر در کمین همه ما هست».
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.