1.8 منطق مبارزه

1.8 منطق مبارزه


 


 

فیلم«جوکر» ساخته سال ۲۰۱۹ درباره فردی به نام«آرتور» می باشد که با مادر مریضش زندگی می کند وشغلش«دلقک بازی» است؛یعنی پول می گیرد که به جاهای مختلف رفته و مردم را بخنداند. «آرتور»از طرف جامعه ضعیف و خوار شده و ضربه های زیادی به او خورده اما باز هم تلاش می کند تا آدم خوبی باشد و حال خود را خوب نگه داره و حتی به دیگران هم محبت کند؛ تا این که پس از گذراندن یک فرایند و اتفاق افتادن یک سری از حوادث آرتور تصمیم می گیرد که دیگر آن آدم خوب نباشد و بدون تعلق به هیچ قاعده ای، حتی قواعدی که ممکن است به نفع خودش هم باشد انتقامش را از اطرافیان خود بگیرد. این اطرافیان در طول فیلم به جامعه بسط داده می شود و در طول فیلم با قهرمان فیلم همراه می شوند و با او همزاد پنداری می کنند. در واقع ما«ناخودآگاه» «مدافعِ آرتور» می شویم و او قهرمان ما می شود. این همراهی به صورت«کاملا هنری» و از طریق«شرح وقایع» و«روایت اتفاق ها»یی که برای آرتور می‌افتد و همچنین به وسیله «تکنیک هایِ سینمایی و هنری» انجام می شود. قرار است در آخر فیلم ازهمراهی که ما در طول فیلم با آرتور انجام می دهیم استفاده شود . کارگردان این کار را می‌کند تا آخر بتواند یک تاثیر روی مخاطب خود بگذارد و این اتفاق را در ذهن ما رقم بزند.

واکنش آتور نسبت به فشارهای اجتماعی چیست؟

اودست به«فعالیت های کور» می زند و«انتقام»می گیرد. فعالیتهایی پرخشونت که هیچکدام «حاصلی» هم برای خودش ندارد. اصلاً برای آرتور مهم نیست که چیزی درست شود. فقط می خواهد«عصبانیت» «ناراحتی» و«هیجانات» خودش را تخلیه کند؛ بدون اینکه به«حاصل» و «اثر رفتارها»ی خود یا حتی به اثر و رفتارهای خودش روی«اطرافیان» و روی«جامعه» فکر کند. در نهایت این رفتار های آرتور صحیح و قهرمانانه جلوه داده می شود زیرا همراهی که ما با آرتور از ابتدای فیلم تا انتهای فیلم انجام داده ایم اثر خودش را گذاشته است. ممکن است ما رنج کشیده باشیم و یا دچار مشکلات وآسیب هایی شده باشیم اما راه در جوکر بازی«رفتارهای جوکری» می دانیم. گرفتن انتقام حداکثری و ایجاد هرج و مرج و به هم ریختگی کنیم. نکته مهمی هم که در بحث «همراهی مخاطب» با شخصیت اصلی فیلم هست، این است که؛ این همراهی کاملاً به صورت «احساسی» است.

 در هیچ بخش فیلم بحث اندیشه ای در مورد حاصل و منطق این کار اتفاق نمی‌افتد. ما کاملا به صورت قلبی با این شخصیت همراه می شویم و شخصیت هم کاملاً احساساتی مسیر خودش را طی می کند.

 این فیلم در مقیاس گسترده پخش شده، در مقیاسی بسیار بالا به فروش رفته و تبلیغات گسترده و انبوهی برای دیده شدن این فیلم انجام شده است. به باور بنده غرب با ابزار «هالیوود» مخاطبین خود را که تحت تاثیر «رسانه های غربی» و«سینمای هالیوود» هستند را از طریق این فیلم تحت تاثیر قرار می دهد. نسخه و منطق«عدالت خواهی» به آنها ارائه می دهد. ارائه یک نسخه جوکری که رفتاری«هرج و مرج» آفرین است. اصولا «هرج و مرج در جامعه»،«درگیری مردم با هم» «درگیری مردم و حاکمیت» باعث«تضعیف» آن «حکومت و مردم» می شود و بین مردم و حاکمیت فاصله زیادی ایجاد می‌کند.این فاصله خواسته«تمدن های استبدادی» می باشد. یک تمدن برای این که همچنان باقی بماند تلاش می کند که؛حکومت های دیگر را ضعیف کند. داستان ضرب المثل قدیمیِ انگلیسی« تفرقه انداز و حکومت کن» را فراموش نکردیم. در واقع تمدن غرب با ضعیف شدن حکومت های مختلف جهان نسبت به زمانی  که حکومت های قوی سرکار باشند بیشتر باقی می ماند. آن وقت است که رقابت و خطر برای کشورهای غربی اتفاق می‌افتد.

 حتی در صحنه آخرین فیلم هم«آرتور» در زندان جلوی یک بازجو نشسته است.او می‌داند که در زندان است و کارش حاصلی ندارد اما باز بازجوی خود را کشته و ابراز خوشحالی می‌کند و اصلاً به این موضوع که ممکن است شرایطش بدتر شود هم فکر نمی کند؛زیرا او فقط تخلیه احساساتی برایش مهم است.

 اینها را گفتم تا در نهایت چه نتیجه ای بگیریم؟ ما باید چه کار کنیم؟ هر کسی که ما را به یک«اندیشه و هدفی» دعوت می کند یک «منطق» و «شیوه مبارزاتی» راهم به ما ارائه می دهد که برای رسیدن به آن هدف از این منطق استفاده شود. ما باید خیلی مراقب باشیم که در دست و پای «مدلهای مبارزاتی» بی حاصل نیفتیم چون همه چیز را به هم می ریزد. یک مثال خدمتتان عرض کنم: قبل از انقلاب خدمت «امام خمینی ره» می رفتند و می گفتند:«اگر نمی خواهید شاه نباشد ما میرویم شاه و اطرافیانش را می کشیم و حکومت را دست می گیریم». امام فرمودند:« نه؛ این روش من نیست. من می خواهم «مردم» انقلاب کنند. با کشتن ده نفر بیست سی نفر و یا صد نفر«انقلابی» در مردم اتفاق نمی‌افتد». این یک شیوه مبارزاتی و متفاوتی بود که امام ره داشتند.

ما باید فکر کنیم این روش ها جواب می دهد یا نه؟ عوارضش چیست؟ پاسخ پایدار می دهد یا لحظه ای؟ اگر همه مردم بر اساس این روش و منطقه مبارزاتی عمل کنند جامعه چگونه می شود؟و در نهایت ما تبدیل به چه جامعه ای می شویم؟

« انقلاب اسلامی»، «سلطنت طلبها»، «منافقین»، «عدالتخواهان داخلی» و «دعوت کنندگان به شعار زن زندگی آزادی» و«غرب زده ها» همه ما را دعوت به اهدافی می کنند و خودشان هم منطق و شیوه مبارزه و رسیدن به آن اهداف را به ما ارائه می دهند و این ما هستیم که باید«مراقب باشیم» چه منطقی را استفاده میکنیم. اگر روش و منطقی که می خواهیم بر اساس آن مبارزه کنیم را دشمن به ما ارائه دهد بدانیم هیچ حاصلی برای ما ندارد و حاصل آن مبارزه به نفع دشمن تمام می شود.

۰ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

طلبه ی عصر انقلاب، همه ی هویت خودش را طبق آیه نَفر، پس از اتصال به منبع دین، رجوع به مردم میداند.
اینجا مکانی است برای واگویه های شخصی من که دیگر نمیتوانست درونم باقی بماند و باید گفته میشد و شنیده میشد و خوانده میشد. امیدوارم که بشود.

آخرین مطلب
محبوب ترین مطالب
بایگانی