همه ما از شبکه های اجتماعی مختلفی مانند فیسبوک،اینستاگرام،واتساپ،تلگرام،وایبر،تیک تاک،گوگل با تمام خدمات وامکانات خوبی که ارائه می دهند استفاده کرده ایم. ولی سوال اصلی این است که: چرا این خدمات رایگان می باشد؟ آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم چرا با این که پیاده سازی و پشتیبانی این خدمات به شدت هزینه در بر دارد اما، رایگان است؟ تصور کنید در شبکه اجتماعی اینستا گرام در جهان، هر لحظه و هر ثانیه میلیون ها ویدئو آپلود و ذخیره سازی می شود که ذخیره سازی و نگهداری این اطلاعات هزینه بسیار بالایی هم دارد. اما چرا این خدمات رایگان است؟ یک اصل اساسی در دنیای نرم افزار می گوید:«اگر در فضای مجازی و فضای نرم افزاری شما از خدمتی رایگان استفادهکنید بدانید شما کاربر آن خدمت نیستید بلکه کالایی هستید که فروخته می شوید و کاربر،فرد دیگری هست». اما سوال اینجاست که: «چطور ما کالاهستیم و چیزی فروخته میشود؟»
در حکومت های غربی اصلی ترین و مهم ترین عامل در حکومت، «کنترل مردم» است؛برای اینکه بتوانند به اغراض خود برسند عوامل مختلف، ساختارها و نهادهایی در جامعه ایجاد می کنند تا جامعه را کنترل کنند.یکی از عوامل مهم برای کنترل راحت جامعه، رسیدن به توانایی «پیش بینی» و «جهت دهی» رفتار افراد جامعه است. خدمتی که «شبکه های اجتماعی» به کشور های صاحب تکنولوژی شبکه های اجتماعی می کنند،تولید«big Data»[داده های انبوه و بزرگ] از مردم جهان است. این «داده های بزرگ» یک «شِمای کلی» نسبت به هر «ملت» ایجاد میکند و آنها می توانند «رفتار» یک ملت را از طریق شبکه های اجتماعی«پیش بینی»و«جهت دهی»کنند.
این کار چگونه انجام می شود؟
با ارسال داده های هدفمند ودر نظر گرفتن «معیار های کمّی برای ارزش گذاری» وبا رصد مخاطبین، بررسی می کنند و میزان حساسیت مردم را نسبت به موضوع هدف می سنجند. به طور مثال ساخت ویا حتی سفارش ساخت یک ویدئو که در آن پرچم ایران آتش زده می شود. برای این ویدئو یک کد انتخاب می کنند ودر بستر اینترنت نشر می دهند تا بررسی کنند این فیلم چقدر در گردش می باشد و«shaire» میشود؛چقدر ریتوییت«Retweets» و لایک«Like» می شود وکاربران برای آن « comment » می گذارند.
[یک ویدئو با عنوان کیفی«آتش زدن پرچم ایران» که میزان «توجه مخاطب» در تصمیم گیری های آنها لحاظ شده و پیش بینی می کنند که «مردم ایران» نسبت به پرچم کشورشان با این میزان «حساسیت» چنین «واکنشی» دارند.[حتی با ناسزا و توهین نسبت به یک ملت، یک کشور، نظام وحتی عضوی از نظام در یک کلیپ هم می توانند مخاطب خود را بسنجند].
مسائلی که ما در شبکه های اجتماعی از میزان حضور مردم در شبانه روز در شبکه های اجتماعی، میزان توجه مردم به مسائل اخلاقی و جنسی در فضای مجازی،خشونت، مسائل زیبایی و آرایشی، خرید، مباحث افسردگی، غذا خوردن بسیار دیده ایم؛ همه محتوایی هست که در شبکه های اجتماعی به سادگی از کنارشان عبور کردیم در صورتی که پشت پرده آن ها الگوریتمی وجود دارد که ثانیه به ثانیه رفتار ما را با هدف پیدا کردن یک «شمای صحیح» و«دید مناسب» رصد کرده تا رفتار ما را پیش بینی کرده و با ارائه پیشنهاد های مختلف رفتارها را جهت دهی کنند و در نهایت ما با یک سری انتخاب های محدود و شمای روشنی که از ما برای آن ساخته شده است، مواجه می شویم؛ فردی که صبح تا شب در اینستاگرام به دنبال غذا خوردن، خریدکردن، خشونت و مسائل جنسی باشد این فضا را با خود به دنیای حقیقی هم وارد کرده و چون این فضا بر ذهنش حاکم شده همان ها را تکرار می کند.
این یک مقیاس فردی است که اگر ضرب در مقیاس اجتماعی کنیم یک شمای اجتماعی ایجاد می شود. علاوه بر این ها، الگوریتم هایی فعال هستند که با حضور محتواهایی غیر از محتوای های مورد نظرشان و رفتارهای دور از انتظارشان، که نمی خواهند در فضای مجازی دیده شود مخالفت کنند.مثلا آنها اصلا «انتظار» و«علاقه» ندارند که در فضای مجازی، واکنش های خوب و مثبت نسبت به عکس «حاج قاسم» دیده شود؛ زیرا ممکن است این واکنشها بر فضای دیگران تاثیرگذارباشد. همانطور که آنها در این فضا«پیش بینی» و«جهت دهی» می کنند بالاخره فضای مجازی روی آنها هم بدون تاثیر نیست.
زمانی، کشور های سلطه گر با حمله و آوردن سرباز به میدان جنگ، خاک کشور ی تحت تصرف خود در می آوردندو فردی از تربیت یافته های خود را حاکم بر آنجا قرار می دادند تا آن کشور تحت سلطه خودشان باشد. اما امروزه نسخه های جدیدی از سلطه گری آمده است که با قرار دادها و پیمان های بین المللی تعریف شده اند برای اینکه؛ ذهن مردم یک کشور را از طریق شبکه های اجتماعی تحت سلطه خودشان قرار دهند.
به طور خلاصه شبکه های اجتماعی، از طریق«تکنولوژی اطلاعات» با فراهم کردن شرایط«پیش بینی» و«جهت دهی» رفتار مردم، بستر «حکمرانی غرب» در جهان هستند.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.