هیچ سرزمین دیگر

هیچ سرزمین دیگر

شما یادداشت    هیچ سرزمین دیگر   را میخوانید.

📆 نوشته شده در 21 آذر 1404

📋 ظلم ارتش اسراییل رو نشون بدی و جایزه اسکار هم ببری...اونم یک سال بعد از طوفان الاقصی...عجیب نیست ؟؟!!

📋 در این قسمت به روایت اول و روایت دوم این مستند خواهم پرداخت.

⏰ مدت زمان برای مطالعه: 2 دقیقه 5 ثانیه


 


 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

سلام و عرض ادب.

شما به قسمت بیست‌ویکم «دیده‌بان» گوش می‌کنید. در این قسمت می‌خواهم درباره‌ی یک فیلم فلسطینی صحبت کنم با نام «No Other Land / هیچ سرزمین دیگری باقی نمانده».

این فیلم محصول سال ۲۰۲۴ است و دقیقاً بعد از عملیات طوفان‌الاقصی ساخته و منتشر شده. داستان فیلم درباره‌ی یک جوان فلسطینی است که در روستاهای اطراف کرانه‌ی باختری زندگی می‌کند؛ روستاهایی که دادگاه اسرائیل با حکم قانونی اعلام کرده باید تخلیه شوند و به منطقه‌ی نظامی و آزمایش‌های ارتش تبدیل شوند.

در فیلم می‌بینیم که اسرائیلی‌ها به روستا حمله می‌کنند، خانه‌ها و مدرسه‌ها را خراب می‌کنند و فشار شدیدی به مردم وارد می‌شود. این فشار و خشونت به‌خوبی به مخاطب منتقل می‌شود. در واکنش، مردم شب‌ها خانه‌ها را دوباره می‌سازند و روزها ارتش دوباره آن‌ها را تخریب می‌کند.

قهرمان فیلم یک جوان فلسطینی است که حقوق خوانده و از این اتفاقات فیلم می‌گیرد، عکس می‌گیرد و در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کند. او فعالیت رسانه‌ای انجام می‌دهد و تلاش می‌کند با ابزار رسانه جلوی این ظلم را بگیرد.

در ادامه، یک جوان یهودی نیز وارد داستان می‌شود؛ کسی که در مناطق اسرائیلی زندگی می‌کند اما هر روز با ماشین شخصی‌اش به این روستا می‌آید، فیلم‌برداری می‌کند، مقاله می‌نویسد و علیه رفتارهای ارتش اسرائیل در فضای رسانه‌ای فعالیت می‌کند. این دو نفر با هم دوست می‌شوند و گفت‌وگوهایی درباره درست یا غلط بودن این روش‌ها دارند.

پدرِ جوان فلسطینی، در جوانی مبارز بوده، راهپیمایی راه می‌انداخته و مقابل ارتش می‌ایستاده؛ اما حالا که میانسال شده، یک پمپ‌بنزین دارد، زندگی‌اش را می‌چرخاند و وارد مبارزه نمی‌شود. در واقع پدر از مسیر قبلی فاصله گرفته و پسر تلاش می‌کند راه ناتمام او را ادامه دهد.

فیلم در نهایت با یک ابهام تمام می‌شود. شخصیت اصلی بین تحصیلاتش، مبارزه‌اش، آینده‌اش و بی‌نتیجه بودن اقداماتش سرگردان است. ازدواج نکرده، ثبات ندارد، دائما تحت فشار روانی است و نمی‌داند ادامه دادن این مسیر اصلاً نتیجه‌ای دارد یا نه.

نکات مهمی در فیلم وجود دارد که توجه را جلب می‌کند. نخست اینکه هیچ نشانه‌ی دینی روشنی در فیلم دیده نمی‌شود؛ نه نماز، نه مناسک مذهبی، نه حتی گفت‌وگوی دینی. حتی اگر حجاب یا پوششی دیده می‌شود، کاملاً به‌عنوان یک امر فرهنگی سنتی نمایش داده شده، نه دینی.

نکته‌ی دوم این است که تمام مبارزه‌ی قهرمان فیلم محدود به فعالیت رسانه‌ای است؛ عکس گرفتن، فیلم گرفتن، پست گذاشتن. هیچ نوع کنش بالاتری از این شکل نمی‌گیرد.

نکته‌ی دیگر اینکه خانه‌ی پدریِ این جوان، در روستایی قرار دارد که مشمول طرح تخریب نیست. او شب‌ها در امنیت به خانه‌ی پدرش برمی‌گردد، اما کسانی که در مناطق تخریب‌شده مانده‌اند، در غار زندگی می‌کنند، قطع نخاع شده‌اند و مشکلات شدید دارند. فیلم به‌صورت ضمنی القا می‌کند که ماندن در این مناطق «اشتباه» است.

کارگردان همچنین بر امکان دوستی فلسطینی و یهودی تأکید دارد. نمونه‌هایی مثل پمپ‌بنزینی که قیمت‌ها هم به عربی نوشته شده هم به عبری، یا دوستی صمیمانه‌ی جوان فلسطینی و جوان یهودی، مرتب در فیلم تکرار می‌شود.

اما در عین حال، فیلم مدام نشان می‌دهد که مبارزه نتیجه‌ای ندارد. انرژی شخصیت اصلی تحلیل می‌رود، گیج است، آینده‌ای ندارد و نهایتاً به جایی نمی‌رسد. در روایت فیلم، خشونت‌های اسرائیل نتیجه‌ی «واکنش فلسطینی‌ها» نشان داده می‌شود؛ یعنی اگر مقاومت نکنند، خشونت هم رخ نمی‌دهد.

حتی در پایان فیلم و اشاره به حمله به غزه، به‌طور ضمنی این‌گونه القا می‌شود که این اتفاق‌ها تقصیر گروه‌های مقاومت است. پیام نهایی فیلم برای مخاطب جوان فلسطینی این است که:

مبارزه بی‌نتیجه است، هزینه دارد، آینده از بین می‌رود و نهایتاً نابودی در پی دارد.

وقتی از بیرون به فیلم نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم یکی از کارگردانان فیلم یهودی است و حامیان مالی آن عمدتاً شرکت‌های اروپایی و آمریکایی هستند. اوج ماجرا هم دریافت جایزه‌ی اسکار بهترین مستند بلند است.

وقتی فیلمی اسکار می‌گیرد، پیامی جهانی داده می‌شود: «این روایت را ببینید». و این دقیقاً همان جایی است که معلوم می‌شود این فیلم، با وجود نمایش ظلم اسرائیل، در نهایت به نفع روایت اسرائیلی عمل می‌کند:

روایتی که می‌گوید ظلم هست، اما مقاومت بی‌فایده است.

این سطح از طراحی رسانه‌ای نشان می‌دهد شیطنت رسانه‌ای تا چه حد می‌تواند پیچیده، هوشمندانه و اثرگذار باشد.

 

۰ ۰ ۱ دیدگاه

دیدگاه‌ها (۱)

شبکه اجتماعی ویترین

۲۳ آذر ۰۴ ، ۰۱:۵۹

جناب آقازاده سلام 

ایام به کام

از شما دعوت می کنم یادداشت ها و مطالب خود را علاوه بر وبلاگ در شبکه اجتماعی ویترین هم منتشر کنید

اکنون نام کاربریتان ازاد است

با سپاس


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

طلبه ی عصر انقلاب، همه ی هویت خودش را طبق آیه نَفر، پس از اتصال به منبع دین، رجوع به مردم میداند.
اینجا مکانی است برای واگویه های شخصی من که دیگر نمیتوانست درونم باقی بماند و باید گفته میشد و شنیده میشد و خوانده میشد. امیدوارم که بشود.

آخرین مطلب
محبوب ترین مطالب
بایگانی